مطالعه تاریخ

شیخ نادر بیگدلی/ مدیر رشته قراءات لطیفی لار

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه و من والاه اما بعد:

یكی از مسائلی كه شاید ذهن بسیاری از افرادی كه به نحوی با تاریخ سر و كار دارند را به خود مشغول كرده باشد؛ این است كه شناخت گذشتگان چه منافعی برای ما دارد. یا به تعبیر دیگر ما چه چیزی از تاریخ می‌آموزیم كه ندانستنش موجب زیان و ضرر می‌گردد. و امكان دارد سؤال به این شكل مطرح شود با اینكه می‌دانیم قرآن كریم كتاب قصه نمی‌‌باشد چرا در آیات متعدد آن، سرگذشت امتهای قبل را به تصویر می‌كشد. این سؤالات و ابهامات باعث شد تا ما مقاله‌ای هر چند مختصر پیرامون اهمیت و نقش تاریخ در زندگی بشر بنویسیم.

قرآن كریم در آیات متعددی انسانها را تشویق و ترغیب می‌كند كه در زمین سیر كنند و این سیر در زمین برای مطالعه در طبیعت نیست بلكه برای مطالعه تاریخ است مطالعه تحولات جامعه بشری، مطالعه پیشرفت ها و سقوط ها، ‌تولد، رشد،‌ تكامل و انقراض تمدنها.
و از این آیات استفاده می‌شود كه حوادث تاریخی عالم بر اثر تصادف صورت نمی‌‌گیرد چون دراین صورت مطالعه تاریخ گذشته با امروز هیچ ارتباطی پیدا نمی‌كند.

پس نه تنها حوادث تاریخی بلكه تمامی حوادث عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات یا نظام علت و معلولی استوار شده است و بدون اعتقاد به این نظام، علم و كوشش های بشری به طور كلی بی‌معنا می‌گردد. و این همان چیزی است كه در فرهنگ قرآن از آن به سنن تعبیر شده است. سنتی كه درآن هیچ گونه تغییر و تبدیلی به وجود نمی‌‌آید « فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلاً وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَحْوِیلاً» [فاطر:۴۳] لهذا هرحادثه‌‌ای كه در این عالم اتفاق می‌افتد، اعم از حوادث طبیعی یا حوادث اجتماعی معلول علت یا عللی است كه در پی آن اتفاق می‌افتد و از آن جهت كه بین علت و معلول رابطه و سنخیت وجود دارد، علل خاص همواره معلولات خاصی را به دنبال خود می‌آورند و این طور نیست كه از هر علتی،‌ هر معلولی صادر گردد.
انسان می تواند با بررسی تاریخ گذشتگان، علل پیشرفت و سقوط آنها را در یابد و با استفاده از آن علل می تواند مسیر آینده جامعه خویش را پیش‌بینی كند.

در این باره مطلب استاد محمود حكیمی در كتاب تاریخ تمدن جهان در باره اهمیت این موضوع می گوید: (ما برای درك درست شرایط اجتماعی سیاسی هر كشور نیاز به آگاهی درست از تاریخ آن كشور داریم و تنها با آگاهی از تاریخ است كه می‌توانیم اوضاع سیاسی آن را نیز در آینده پیش بینی كنیم». تاریخ ملتها علل وعوامل پیشرفت و یا انحطاط ملتها را به ما نشان می‌دهد.

همچنین سنتهای حاكم برتاریخ، خارج از اختیار بشر نمی‌باشد چون اگر این گونه بود با درس گرفتن و عبرت آموختن منافات پیدا می‌ كرد «لَقَدْ كَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الأَلْبَابِ» [یوسف:۱۱۱] لهذا انسان قادر است با به وجود آوردن علل پیشرفت و از بین بردن علل انحطاط جامعه را به سوی صلاح و تكامل هدایت كند. اینجاست كه شناخت تاریخ گذشتگان ازاهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌گردد.

درباره ی مدیر سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه − یک =

-- بارگیری کد امنیتی --