خانه / موضوعات / تاریخ / روش امام طبری در تاریخ نگاری (۲)

روش امام طبری در تاریخ نگاری (۲)

اما روش امام طبری در اثبات مصادر: چنانچه امام طبری رحمه الله چیزی را از کتابی نقل کند کم اتفاق می افتد که عنوان آنرا ذکر کند بلکه تنها به ذکر مؤلف آن بسنده می کند مثلا می گوید: واقدی چنین می گوید و یا ابومخنف چنان می گوید… . و هرگاه چیزی را بصورت شفاهی خود از کسی شنیده باشد می گوید: فلانی با من چنین گفت… واگر همراه با راوی محدثی که خبر را برای او بازگو کرده نیز باشد و یا دیگران چنین می گوید: فلانی با من گفت که شنیدم فلانی و فلانی چنین می گفتند سپس سند را به مصدر اصلی اش می رساند. و گاهی اوقات امام در تاریخ خویش به اخبار روایت شده از طریق ارسال (خبر معنن و یا خبری که لفظ صریح در آن نباشد) تکیه می کند مثلا چنین می گوید: سری به من چنین نوشت که از شعیب و شعیب از سیف چنین نقل می کند (۴/۲۶۲) و غالبا حریص بر ذکر سند بصورت متصل می باشد مگر در برخی موارد مثل این گفته اش: گفته شده، واز فلان ذکر شده (۵/۱۷۲) .

امام طبری رحمه الله در تاریخ خود برای حوادث به وقوع پیویسته در سالی در بدایت ذکر همان سال عناوین خاصی تحت یک عنوان عام قرار می داد مثل این گفته وی : سپس سال ۳۵ فرارسید ذکر اخبار وحوادث مشهور در این سال ، اما در ذکر حوادث کوچک به چند سطر بسنده می کند و چنان بیان می دارد: سپس فلان سال فرا رسید ، و حوادثی که در آن سال رخ داده را ذکر می نماید.

اما پیرامون عدالت راویان امام طبری رحمه الله خود را مقید به قیدهایی که اهل حدیث در برخورد با روایتهای راویان ضعیف بدان متمسک شده اند نمی بیند، لهذا در تاریخ خود اقوال کلبی و فرزندش هشام و همچنین واقدی و نیز سیف بن عمر، و ابومخنف و غیره از راویان ضعیف که متهم به دروغگویی و جعل احادیث هستند را ذکر می کند ، وعلت هم این است که امام طبری رحمه الله از روش خاصی پیروی می کند که بر علمای حدیث واضح و آشکار است و آنهم بیان آنچه بدانها رسیده شده با ذکر سند ، که از میان این اخبار و روایتها صحیحش گرفته خواهد شد و غیر صحیح شناخته شده و طبق ضوابط شرع و قواعد علم روایت رد می شود.

بدینصورت امام طبری رحمه الله با این کرده خویش غافل و نا آگاه از صدها روایتی نبود که آنها را از انسانهای متروک و متهم نقل می کند بلکه ایشان از روشی تبعیت می کند که نزد علمای جرح و تعدیل مرسوم و متداول می باشد و ذکر اخبار انسانهای متروک و متهم و تدوین آن در کتابی دلالت بر استدلال و احتجاج بدان نیست مثلا گفته می شود : حدیث فلان شخص روایت می شود اما بدان احتجاج نمی شود ” ویا” حدیثش فقط در جهت شناخت ذکر می شود ” ویا ” جائز نیست روایت از این اشخاص مگر در نزد آگاهان به علم روایت.

در این راستا حافظ ابن حجر بهنگام بیان زندگانی امام طبرانی رحمه الله بیان می دارد که دانشمندان حدیث در گذشته در کتب خویش احادیث موضوع را ذکر می کردند با ذکر سند زیرا معتقد بودند چون حدیث را با سندش ذکر نموده اند خود در این مورد تبرئه نموده و مسؤلیت را به دیگران واگذار نموده تا در سند آن بنگرند.

tabari7

وچون امام طبری رحمه الله از علمای حدیث بود در کتاب خویش از این روش تبعیت می کند و در واقع او صاحب اخبار و روایاتی نیست که بیان می دارد بلکه روایات صاحبانی دارند که امام با ذکر نام آنها مسؤلیت را از دوش خود برداشته است ، و آن اشخاص در قدر و منزلت با یکدیگر متفاوتند و اخبار آنها از لحاظ ارزش علمی در یک سطح نمی باشد ، در میان این روایتها صحیح و نیز ضعیف و همچنین احادیث دروغین نیز مشاهده می شود که بر اساس صداقت و امانتداری راویان و یا دروغگو بودن آنها در این مورد حکم می شود. لهذا لازم است اسانید و متون روایات را بر اساس قواعد معتبر در نزد علماء بررسی نمود تا به درجه آن از لحاظ صحت و ضعف پی برد.

بنابر این در یک روش علمی آدرس دادن به تاریخ طبری و یا دیگر کتبی که روایات را با سند ذکر می کنند بدون بررسی سند روایت امری مطلوب نمی باشد، زیرا کسی که سند را ذکر می کند مسؤلیت را از دوش خود برداشته است.

از دیگر نکات قابل ملاحظه در تاریخ طبری این است که یکی از دلایلی که امام طبری به ذکر روایتهای صحیح بسنده نمی کند این است ایشان می خواهند خواننده از دیدگاههای متفاوت دیگری که پیرامون مسئله وجود دارد آگاهی یابد و گاهی اوقات از مصادر غیر معتمد روایتی را نقل می کند حال اینکه اگر نیک بنگریم همین روایتها به هنگام معارضه با روایتهای دیگر چه بسا گره گشا خواهند بود و نقص هایی که در روایات دیگر وجود دارد را جبران می نمایند و یا چون در اصل حادثه با روایتهایی که از مصادر صحیح نقل می شوند اشتراک دارند تقویت می شوند.

همانا امام طبری و سایر علمای برجسته و مورد اعتماد در مسئله ذکر روایتهای ضعیف مانند قاضی و داوری هستند که هنگامی که می خواهند پیرامون قضیه ای جستجو کنند تمام ادله و شواهد متعلق به آن قضیه را جمع آوری می نمایند با وجود اینکه خود می دانند بسیاری از آنها پوچ و غیر قابل اعتماد است اما آنها هر چیز را به اندازه خودش می سنجند.

لهذا امام طبری رحمه الله به هیچ عنوان در ذکر اخبار کوتاهی نمی کند گرچه راوی خبر به ضعف متهم باشد زیرا امام خوف از این داشتند که با عدم نقل روایت دانسته ای و لو از برخی نواحی از بین برود اما امام طبری هر خبر را با سند به روایت کننده اش نسبت می دهد تا خواننده با اندیشیدن به حال راویان به صحت و یا ضعف خبر واقف شود، بدینوسیله امام رحمه الله معتقد است حق خود را ادا نموده است خصوصا که وی تمام نصوصی را که بدستش رسیده و روایتهای مختلف آن را در مقابل خواننده قرار داده است.

شیخ الإسلام ابن تیمیه رحمه الله در مورد فوائد ذکر خبر واحد از طرق متعدد ولو اینکه ضعیف باشند چنین می فرمایند: (همانا تعدد طرق همراه با عدم اتفاق عادتا سبب آگاهی به مضمون منقول – یعنی قدر مشترک در اصل خبر- می شود و لکن این مسئله در مورد علم به احوال ناقلین سود زیادی نمی بخشد- یعنی درگیری میان آنها و جهتی که احتمال دارد بعضی بدان تعصب داشته باشند- در چنین مواردی از روایتهای انسانهای مجهول و یا دارای حافظه ضعیف نفع حاصل می شود، لهذا اهل علم چنین روایتهایی را ذکر نموده و می گفتند: برای شاهد گرفتن و اعتبار چیزهایی رواست که برای غیر آن روا نیست، و امام احمد رحمه الله می فرمود: گاهی اوقادث حدیث شخصی را ذکر می کنم فقط در راستای اعتبار.

نیک است که بدین مسئله اشاره نبود که سعه صدر ائمه اهل سنت امثال امام طبری رحمه الله در نقل روایات مخالفین دلیل بر فهم و امانتداری آنها و نیز رغبتشان در این مورد بوده که خوانندگان از تمام اخبار وارد شده پیرامون حادثه آگاهی یابند، در حالی که آنها بخوبی می دانستند که خواننده زیرک و آگاه در خواهد یافت که اشخاصی امثال ابومخنف و ابن کلبی پیرامون مسائلی که بدان تعصب دارند در موضع اتهام قرار دارند که شایسته است پیرامون روایتهایشان تحقیق و بررسی نمود تا حقائق را از شایعات و اخبار دروغین جدا ساخت.

اما کسانی که در نقل اخبار از تاریخ طبری از هوای نفس پیروی می نمایند و یا از روش امام طبری رحمه الله غافل هستند و پیرامون راویان خبر تحقیق و تفحص نمی کنند و به ذکر نام تاریخ طبری و شماره صفحه در حاشیه کتاب بسنده می کنند و گمان می برند تنها وظیفه ای که بر دوش آنهاست همین است در واقع با این کرده خویش در حق امام طبری رحمه الله ستم روا می دارند و به وی اهانت می کنند ، و گناهی بر دوش امام طبری رحمه الله نیست پس از اینکه مصادر اخبار را در کتاب خویش ذکر نموده است ، بلکه وظیفه خواننده است که با تحقیق پیرامون مصادر روایات و اخبار به صحت و ضعف آنها پی ببرد .

و این روش نمی توان از آن استفاده نمود مگر با آگاهی یافتن به علم جرح و تعدیل که به جستجو پیرامون احوال راویان می پردازد و شروط بهره گیری از اخبارشان را بیان می دارد، همچنانکه شایسته است معیارهایی را که علماء در نقد متون روایات بیان داشته اند مراعات نمود خصوصا بیان ویژگی های عمومی مجتمع اسلامی و شرایط آن در ادوار تاریخ و تمامی این موارد شامل پردازش به تاریخ اسلامی می باشد.

درباره ی عادل حیدری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + دو =

-- بارگیری کد امنیتی --